شب یلدای ۹۵ یکی از پرحاشیه‌ترین‌ مناسبت‌های تلویزیون در چند سال اخیر بود، منتفی شدن حضور محمدرضا گلزار در شبکه پنج، کناره‌گیری ناگهانی مجری این برنامه چند ساعت مانده به پخش برنامه، نمایش ساز زدن در شبکه چهار و حاشیه‌های اجرا و سوالات فرزاد حسنی از برخی مهمان‌ها از جمله این حاشیه ها بود. در این بین قهر بنیامین بهادری از پشت صحنه برنامه‌ای که اجرای آن را فرزاد حسنی به عهده داشت عجیب و پرشایعه بود. بهادری که چند هفته‌ای است با سلام بمبئی به عنوان بازیگر بر پرده سینماها حاضر است، در گفت‌وگوی جدید خود درباره حاشیه‌های شب یلدا و البته اولین تجربه بازیگری‌اش صحبت کرده است.

این خواننده جوان پاپ در بخشی از گفت و‌گوی خود با «شرق» می‌گوید به زعم خودش دلیل دعوت تلویزیون از کسی مثل او به محبوب‌ترین شبکه تلویزیون یعنی شبکه ۳ آن هم در یکی از پربیننده‌ترین شب و ساعت‌های سال چیزی جز این نیست که اثری به نام «سلام بمبئی» از او منتشر شده و طرفداران زیادی پیدا کرده است. اتفاقی که به نظرش دریاره دعوت از محمدرضا گلزار برای حضور در شبکه پنج هم صدق می‌کند. با این حال او معتقد است وقتی از خواننده ای به برنامه زنده تلویزیون دعوت می‌شود که تمام کارهایش مجوز گرفته و بسیاری از آن‌ها از تلویزیون هم پخش شده کمترین انتظار مردم این است که او قطعه‌ای را به فراخور زمان برای مردم اجرا کند.

رد تمام قطعات پیشنهادی بنیامین بهادری برای اجرا در «حرف تو برف» توسط تلویزیون و خواسته عجیب آن‌ها و البته اجازه صحبت ندادن درباره فیلم «سلام بمبئی» مهم‌ترین دلیل قهر این خواننده و ایجاد آن حاشیه ها بوده است: «وقتی یک خواننده را روی آنتن زنده دعوت می‌کنید، مردم انتظار دارند قطعه‌ای از او بشنوند و وقتی فیلم هم بازی کرده، درباره فیلمش صحبت کند. من شصت‌وخرده‌ای قطعه دارم که همه مجاز هستند و از بین اینها هشت قطعه غمگین انتخاب کردم؛ اما لحظه‌ای که وارد استودیو شدیم، گفتند هیچ‌کدام از آنها مجوز نگرفته و حتی نگفتند آهنگ دیگری را انتخاب کن. از بین این‌همه آهنگی که خوانده‌ام، آهنگی را انتخاب کردند که هیچ مناسبتی با آن شب نداشت. گفتند فقط آهنگ بارانا و گل یاس که مربوط به شهادت حضرت فاطمه و یک آهنگ را که مناسبتی است، می‌توانی بخوانی. در‌صورتی‌که تمام آهنگ‌های من ‌دست‌کم‌ یک بار از تلویزیون پخش شده‌اند.»

بنیامین معتقد است ماجرای دعوت آدم‌های معروف به تلویزیون شبیه ماجرای همان مردی است که می‌خواهد عکس یک شیر را پشتش خالکوبی کند ولی هر بار که کار خالکوبی آغاز می‌شود او از شدت درد تصمیم می‌گیرد بخشی از هیکل شیر را فاکتور بگیرد: «ماجرای تلویزیون هم همین است. اول یک شیر می‌خواهند و سراغ آدم‌های معروف می‌روند، بعد این‌قدر سر و تهش را می‌زنند که چیزی از شیر باقی نمی‌ماند.»

بهادری شخص فرزاد حسنی را اصلی‌ترین دلیل پذیرفتن این پیشنهاد و تنها دلیل ماندنش در برنامه با آن شرایط می‌داند و می گوید:«فرزاد حسنی شخصا به من زنگ زد و این‌قدر با او صمیمی هستم که واسطه‌ای هم برای این دعوت نداشتم. من هشت آهنگ برای فرزاد فرستادم و او گفت من از نفوذم استفاده می‌کنم. وقتی تا لحظه آخر هیچ تماسی با من نگرفت، مطمئن بودم یکی از این آهنگ‌ها را می‌خوانم. یک دقیقه مانده به اجرای زنده، حتی گفتند درباره سلام بمبئی هم حرف نزنید. وقتی قضیه آهنگ‌ها کنسل شد، برگشتیم؛ اما تهیه‌کننده به دنبال‌ ما آمد و اجازه نداد برویم؛ چون گفت همه چیز به هم می‌خورد. گفتند فرزاد حسنی گفته حتما در برنامه حضور داشته باشید؛ حتی بدون اینکه آهنگی بخوانید. من می‌توانستم هر حرفی روی آنتن بزنم؛ اما دائم به این فکر می‌کردم که فرزاد روبه‌رویم نشسته و هر اتفاقی بیفتد، مسئولیتش به گردن اوست.»

اما بهادری در بخش دیگری از صحبت‌هایش به سراغ فیلم «سلام بمبئی» هم می‌رود و آن را اتفاقی کاملا شخصی می‌داند، این خواننده موفق پاپ می‌گوید سال‌هاست پیشنهاد بازیگری داشته و به همین واسطه با بزرگان سینما ارتباط داشته که شاید مهم‌ترین اتفاق را بتوان مذاکره‌اش با داریوش مهرجویی برای بازی در نقش اول فیلم «اشباح» دانست که البته به نتیجه نرسید. او می‌گوید همزمان با پیشنهاد قربان محمدپور کارگردان «سلام بمبئی» او و همسرش قصد سفر به هند را داشتند: «به مدیر برنامه‌ام گفتم؛ اما او بازی در این فیلم را پیشنهاد نکرد. آقای محمدپور از دوستانش  بود؛ اما گفت ایشان سابقه چندانی در کارگردانی ندارند. بعد از پرس‌وجویی که کرد، به من گفت؛ اما تهیه‌کننده کار باتجربه است و فیلم‌های خوبی ساخته. درنهایت هم این پیشنهاد را پذیرفتم. مدیر برنامه‌ام خیلی سخت گرفت و اتفاقا خیلی خوب شد که این‌طور ورود کردیم. هر کاری اگر با تشریفات انجام شود، خیلی بهتر برگزار می‌شود و مدیر برنامه‌ام این تشریفات را خیلی خوب چید. ما یک گروه موسیقی بودیم که داشتیم وارد یک پروژه سینمایی می‌شدیم و اینجا مدیر برنامه‌ام با آقای نوروزبیگی قرارداد خوبی بستند؛ وگرنه همه چیز این‌قدر خوب بالانس نمی‌شد.»

بهادری در ابتدا تصمیم داشته نقش احمد را که خودش بازی می‌کند در فیلم نامه زیاد کند اما به دلایلی از این کار منصرف می‌شود که یکی دیر رسیدن آنها به پروژه بوده و از طرفی به زعم خودش احمد نقشی است که حضورش دائما احساس می‌‌شود و در جایی که خودش حضور ندارد، صدایش هست. بهادری که کلا ۱۵ جلسه فیلمبرداری داشته و یک ماه در هند بوده از اولین حضورش احساس رضایت می‌کند اما درباره ادامه کار بازیگری در سینما می‌گوید: «نمی‌دانم. منتظرم ببینم آیا کسی فکر می‌کند که من در فیلم بعدی‌اش بازی خواهم کرد یا نه.»