Tuesday, 19 March , 2024
امروز : سه شنبه, ۲۹ اسفند , ۱۴۰۲ - 10 رمضان 1445
شناسه خبر : 7333
  پرینتخانه » اخبار, گفت و گو تاریخ انتشار : 30 مهر 1397 - 11:14 |

روایت شهرام شکیبا از بازیگرهای مجری

روایت شهرام شکیبا از بازیگرهای مجری

با وجود این که مجری تلویزیونی است اما هیچ وقت عرصه اجرا برایش اولویت نداشته به ویژه در قیاس با نوشتن و نویسندگی. دلیلی برای حضور در فضای مجازی نمی بیند و علاقه ای هم به ورزش ندارد، در مقابل عمده اوقاتش را صرف مطالعه و گاهی تماشای فیلم می کند.

شهرام شکیبا

شاعر، نویسنده، طنزنویس مطبوعات و مجری برنامه‌های مختلف ادبی، مذهبی و حتی ورزشی است. با این حال مردم بیشتر چهره او را به عنوان مجری صاحب قریحه طنز برنامه های شیرین و پرطرفدار «مشاعره» و «قندپهلو» به یاد می آورند. در هر حوزه ای، سبک و سیاق و شیوه فکری ویژه خودش را دارد. با وجود این که مجری تلویزیونی است اما هیچ وقت عرصه اجرا برایش اولویت نداشته به ویژه در قیاس با نوشتن و نویسندگی. دلیلی برای حضور در فضای مجازی نمی بیند و علاقه ای هم به ورزش ندارد، در مقابل عمده اوقاتش را صرف مطالعه و گاهی تماشای فیلم می کند. تعریف می کند که از کودکی در هر جمعی که حاضر می شده، به خاطر دانسته ها یا نوع متفاوت ارائه موضوعات به طور ناخودآگاه توجه بیشتری به او معطوف می شده است. از میان چهره های نامدار فرهنگی و هنری هم روزگارش کم نیستند کسانی که بارها به تاثیر گرفتن از وی در حوزه کتاب و مطالعه اذعان کرده اند. در حوزه برنامه سازی ادبی در رسانه ملی معتقد است که عملا برنامه‌های ادبی در تلویزیون تعطیل شده‌اند و در زمینه اجرای سلبریتی ها هم این باور را دارد که بعد از اتمام دوره اجرا، جایگاهی در بازیگری و باورپذیری نخواهند داشت. شهرام شکیبا در حاشیه سفرش به مشهد دقایقی از وقتش را برای این گفت وگوی خواندنی به روزنامه خراسان رضوی اختصاص داده است.

برنامه‌های ادبی در تلویزیون تعطیل شده‌اند؛ چون حامیان مالی نمی‌پسندند

شکیبا در آغاز سخن، از حضورش در سری جدید برنامه «قندپهلو» آن هم احتمالا بعد از ایام عزاداری محرم و صفر خبر می دهد و پیش از هر حرفی، به دشواری های شناخت و رعایت خط قرمزها در رسانه ملی می پردازد: «تعریف خطوط قرمز به معنای این که بخشنامه مشخص و مستقلی داشته باشد، وجود ندارد. با اجرا کردن به تدریج دست خود مجری می آید که در چه حیطه هایی مجوز ورود دارد و در کدام‌ها ندارد. البته برخی از مجریان به سبب توان یا ارتباطاتی که دارند، به نوعی دست شان بازتر است که اکنون این اتفاق را بیشتر در شبکه نسیم و اجرای برنامه های طنز آن شاهد هستیم».

همیشه آرزویش این بوده و هست که پرداخت بیشتری راجع به ادبیات صورت بگیرد. درباره این خلاء در کنداکتور رسانه ملی چنین می گوید: «متاسفانه برنامه‌های ادبی در تلویزیون تعطیل شده است و هیچ جایگاه و پایگاهی در رسانه ملی ندارد که موضوع ناراحت‌ کننده ای است. بدین معنا که برنامه هایی با درون مایه ادبیات محض نداریم، برنامه های «مشاعره» یا «قندپهلو» هم در حقیقت به تفنن های ادبی می پردازند. چرا که معتقدم ادبیات فارسی از توان و ظرفیت بزرگی برای جذب و همراه کردن مخاطبان برخوردار است و فارغ از جنبه‌های فرهنگ ساز خود می تواند جذاب و جالب توجه باشد».

وی به دلایل کم توجهی به این مهم در برنامه سازی سال های اخیر می‌پردازد و بیان می‌کند: «از آن جایی که هزینه برنامه ها را حامیان مالی تامین می کنند، حالا دیگر تصمیم گیری در خصوص محتوای عمده تولیدات با مدیران سیما نیست و تعیین کننده حامیان مالی هستند. کسی هم حاضر نیست برای تولید برنامه ای با محوریت ادبیات پولی خرج کند. چون اساساً موضوع فرهنگ همیشه مهجور است. مجریان این طور برنامه ها را هم حامیان مالی انتخاب می کنند، برای همین شاهد حضور پُررنگ بازیگران در قامت مجری تلویزیونی هستیم».

سلبریتی‌های مجری، به پایان عمر بازیگری شان نزدیک می‌شوند

شکیبا در ادامه حرف هایش، بخشی از کنار گذاشتن های مجریان قدیمی تر را متوجه خود آن‌ها می داند و معتقد است: «قدری از کم رنگ شدن حضور مجریان پیش کسوت و حرفه ای تلویزیون به خودشان مربوط است. من باید آن قدر قوی باشم که دیگری نتواند جای من را پُر کند. اگر من مجری خنثی باشم که تنها یک سری عبارات را طوطی‌وار پشت سر هم ردیف می کند، طبیعی است که یک سلبریتی که از توجه بیشتری برخوردار است، ممکن است جای من را بگیرد. حتما اجرای آن‌ها صاحب ویژگی های متمایز کننده ای نیست که باعث می شود ریشه های شان محکم نباشد. درست است که اجرای شماری از برنامه های اجتماعی دست چهره های سینمایی افتاده، اما آیا توان اجرای برنامه های تخصصی ورزشی یا ادبی را هم دارند؟ کسی می تواند روی صندلی عادل فردوسی پور بنشیند یا برای مرحوم بهرام شفیع با چهل سال سابقه چه جایگزین شایسته‌ای وجود دارد تا با همین میزان مخاطب و درستی محتوا اجرا کند؟»
وی با تاکید بر این که این مدل اجرا هم در رسانه ملی عمری دارد، اضافه می کند: «نهایت تا یکی، دو سال دیگر این رویه هم کارکردهای خود را از دست می‌دهد و رسانه به ذات خود برای ایجاد جذابیت و دیده شدن باز می گردد. این چنین رویکردهای مدیریتی پیشتر در خارج از ایران امتحان و تمام شده است. البته معتقدم دوستان هنرمندی که به این حوزه قدم گذاشته اند، طبیعتا بعدها در حوزه بازیگری با مشکل مواجه می‌شوند. به هر حال با اجرای تلویزیونی، باورهای مردم راجع به آن‌ها تغییر می‌کند، وقتی کسی به عنوان یک مجری در اذهان عمومی با مجموعه ای از خصایای شخصیتی جا افتاد، دیگر نمی تواند به راحتی در نقش یک کاراکتر باورپذیر ظاهر شود. بنابراین بازیگرانی که در جایگاه یک مجری دیده می شوند، در حال گذراندن آخرین روزهای عمر بازیگری خود هستند!»
با توجه به خط قرمزها و حساسیت‌های فراوان در زمینه اجرا و طنزنویسی در عصر ارتباطات، از او درباره ترس‌های یک فعال رسانه ای می پرسیم که در جواب تصریح می کند: «با این که به جز اجرا به هیچ حرفه دیگری فکر هم نکرده‌ام، اما هیچ وقت اجرا برایم حوزه جدی نبوده، همیشه اولویتم نوشتن بوده است. به نظرم از آن چیزی که باید بترسیم، جهل و نادانی است».
این مجری و نویسنده طنزپرداز به ویژگی‌های یک مجری خوب هم از نگاه خود این گونه اشاره می کند و می گوید: «مجری باید در وهله نخست باسواد باشد؛ چه سواد در حیطه تخصصی خود و چه سواد رسانه‌ای. مجری باید بداند در کجا قرار است چه کاری را انجام دهد؟ در یک کلام درست‌گویی و درست‌کرداری را وجه همت خود قرار دهد. این طور نباشد که اگر پرده‌ای کنار رفت و مردم حقیقت باطنی امور را دیدند، از وقت گذاشتن برای شنیدن حرف یک مجری پشیمان باشند یا خود او شرمنده گفتار و رفتارش باشد».

رعایت انصاف مهم‌ترین وجه طنزپردازی است

وی گوشه‌چشمی هم به حوزه طنز دارد و رویکردهای جدید در اجرای برنامه‌های طنز را نیز از همین منظر نقد می کند؛ «یکی از مهم‌ترین مشخصه هایی که در تعریف طنز وجود دارد، بیان انتقادها با بیانی کنایی، شیرین و منصفانه است. اگر در طرح شوخی‌ها، انصاف رعایت شود، بالطبع حدود اخلاقی هم در نظر گرفته می‎شود و موضوعات به تمسخر و توهین وارد نمی‎شود. همین طور باید تاکید کنم که گونه طنز نیز حائز اهمیت است و بنا نیست طنزپرداز با بیان کنایه‌آمیز خود عصبیت را در جامعه رواج دهد. مسلما حرکت فرهنگی، مغایر رفتارهای احساسی و عصبی است».
با وجود این که شکیبا تمایلی به فعالیت در فضای مجازی ندارد، اما درخصوص دلیل رواج بی‌رویه بی ادبی در این عرصه‌های تاثیرگذار، خاصه در قبال سلبریتی ها چنین می گوید: «این گونه ناهنجاری ها نتیجه رویکردهای متولیان عرصه فرهنگ‌سازی است. چهل سال است که از هر کدام از اهالی دست اندرکار علم و فرهنگ کشور می پرسیم:«چه می کنید؟» می گویند: «مشغول کار فرهنگی هستیم». ولی آن چه که در عرصه اجتماعی می بینیم، حرف دیگری می زند. از طرف دیگر باید دید سرشاخه های این گونه فضاها دست چه کسانی است و چه ادبیاتی را در پیش گرفته‌اند، آن هم با چه نیتی که حالا شاهد چنین بی‌اخلاقی‌ها و سنت‌شکنی‌هایی هستیم. در مجموع فضای مجازی را عرصه جالبی نمی دانم و فکر نمی‌کنم به واسطه حضور نداشتنم چیزی را از دست داده باشم».

اندر احوالات شکیبای مجری و شاعر

شکیبا به ذکر خاطره‌ای جالب از دوران اجرای خود بسنده می کند و می‌گوید: «همیشه جالب ترین خاطره برایم این بوده که پیش از اجرای برنامه «قند پهلو» (که بیشتر با وجهه شاعری شناخته شدم)، برخی از تهیه کنندگان از من به عنوان مجری می خواستند که شکیبای شاعر را به برنامه دعوت کنم. من هم معمولا می گفتم خیلی با ایشان آشنایی ندارم که دعوت‌شان کنم!»
در خاتمه هم حال خوش مشهد آمدن و پابوسی بارگاه ثامن الحجج(ع) را این طور برایمان توصیف می کند: «مغناطیس عظیمی در خطه خراسان وجود دارد که مشهد را برای دلدادگان اهل بیت(ع) عزیزترین و مقدس ترین سرزمین ها می کند. من همان حسی که از زیارت مکه معظمه و مدینه منوره و همین طور عتبات عالیات داشتم، از تشرف حرم حضرت رضا(ع) دارم، اما به موجب همسایگی با این امام همام، ما ایرانیان احساس می کنیم که نسبت خویشاوندی بیشتری با حضرتش داریم».

منبع:خراسان

به اشتراک بگذارید

*

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.