امروز : جمعه, ۳۱ شهریور , ۱۴۰۲ - 8 ربيع أول 1445
- معرفی قهرمانان دفاع مقدس با نگاهی تازه در رادیو صبا
- نگاهی به فرهنگ وفاداری در «هفت كوچه» رادیو فرهنگ
- «جیرجیرک های پاییزی» با گویندگی ۲۸ نفر دوبله شد
- موضوع شاد کردن خانواده در «خیابان فرهنگ» رادیو
- صدای هر ایرانی در «هفتههای ایرانی» رادیو
- راههای حفظ سلامتی و بهداشت در جوانههای رادیو فرهنگ
- بررسی موضوع جنگ تركیبی در فضای مجازی در رادیو ایران
- تدارک ویژه رادیو به مناسبت بازگشایی مدارس
- «تنها» با گویندگی ۲۹ نفر دوبله شد
- پخش گفتگوی منتشر نشده از استاد مشکاتیان در رادیو فرهنگ
خاطره مجری معروف تلویزیون از برادر شهیدش
برنامه «مادران چشم به راه» که در فرهنگسرای شفق برگزار شد یک مهمان ویژه داشت؛ حسن سلطانی مجری نام آشنای رادیو و تلویزیون که اجرای برنامه را بر عهده داشت و دست بر قضا برادر شهید است.
به گزارش همشهری آنلاین، حسن سلطانی یکی از مجریان صدا و سیما است، دیدن او در کسوت اجرای برنامه «مادران چشم به راه» در فرهنگسرای شفق چندان دور از انتظار هم نبود، او سابقهای طولانی در اجرای برنامههای مذهبی و آیینی دارد.
سلطانی که خودش هم سالها پیش و به جهت شهادت برادرش جمشید، طعم تلخ دوری و هجران را چشیده از صبوری خانواده شهدا گفت: این افراد به تناسب رابطهای که با یک شهید دارند تلخی و سختی در هجران شهید کشیدهاند و به همین نسبت در زندگی خیلی صبوری کردهاند، به همین دلیل لایق تقدیر و تجلیل هستند. اما ساماندهی برگزاری مراسم تجلیل و تقدیر از جانب مسئولان امر، باعث میشود که کسی که فرزند یا همسرش را در راه دفاع از ارزشهای انقلاب و اسلام فدا کرده دل مشغول نباشد چراکه میداند در میان مردم از آنها به افتخار یاد خواهد شد، کما اینکه از گذشتگان نیز با افتخار و نیکی یاد میشود.
تجربه از دست دادن برادر در خانواده، باعث شده او با شرایط پدر و مادران شهدا بیشتر آشنا باشد: «در این مراسم ما از مادرانی تجلیل میکنیم که چشم به راه هستند و هنوز خیلی از آنها قبول نکردهاند که فرزندانشان شهید شدهاند، همچنان که اگر در هر ساعت از شبانهروز زنگ در منزلشان به صدا در آید انتظار دارند فرزندشان را پشت در ببینند. از برادرش پرسیدیم که نامش جمشید است و در عملیات بدر در سال ۶۳ به شهادت رسیده است: من خیلی نمیگویم که برادر شهیدم، چون باید نشانه داشته باشی، اگر من به او شباهت دارم او برادر من است، اما اگر من هنوز دنبال کم و کیف عالم خودم هستم درحالی که او راهی نورانی را پیدا کرده و به مقصد رسیده است ما هیچگونه شباهتی به هم نداریم.»
سلطانی از دلتنگیهایش هم گفت؛ اینکه وقتی مادران شهید را میبیند بخشی از دلتنگیهایش خودش از بین میرود. او از خاطرات پدر و مادرش هم چنین گفت: «مادر من حدود یک ماهی بود که خواب فرزند شهیدش را ندیده بود، رفت سرخاک و گفت که اگر این هفته آمدی که هیچ، اگر نیامدی هفته دیگر سر خاکت نمیآیم. فرزند شهیدش به خوابش نیامد و به همین دلیل مادرم هفته بعد سر خاک نرفت. اما وسط هفته خواب شهید را میبیند که به او میگوید همیشه و در همه حال کنار اوست.»
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.