Saturday, 18 May , 2024
امروز : شنبه, ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 11 ذو القعدة 1445
شناسه خبر : 21725
  پرینتخانه » اخبار تاریخ انتشار : 22 مهر 1399 - 16:47 |

فرهاد امینی: سنت نمایش رادیویی نویسی در ایران دچار اختلال شده است

فرهاد امینی: سنت نمایش رادیویی نویسی در ایران دچار اختلال شده است

فرهاد امینی از نویسندگان با سابقه نمایش های رادیویی و استاد دانشگاه معتقد است که سنت نمایش رادیویی نویسی در ایران دچار اختلال شده است.

به گزارش هنرصدا به نقل از روابط عمومی رادیو نمایش، امینی که داوری مسابقه نقش قلم رادیو نمایش را نیز بر عهده دارد،عضو هیات علمی و مدیر گروه نمایش دانشگاه معماری و هنر پارس و مدرس دانشگاههای هنر ، تهران، دامغان ، عضو پیوسته ی کانون نمایشنامه ی نویسان خانه ی تئاتر، نویسنده ی بیش از یازده نمایشنامه ی صحنه ای و بیش از ۲۰۰ قسمت نمایش رادیویی، برنده ی دو دوره جایزه ی نمایشنامه ی برگزیده در جشنواره ی بین المللی رادیو، برنده ی  جایزه ی ویژه ی جشنواره ی نمایش رادیویی است و نامزدی بهترین نمایشنامه ی جشنواره ی تئاتر فجر را نیز در رزومه کاری خود دارد.

وی در خصوص کیفیت سطح آثار شرکت کننده در «مسابقه نقش قلم » گفت : سطح آثار دچار افت و خیر زیادی است ، وقتی شما با جشنواره ای طرف هستید که آثار ارسال شده سطح مشخصی دارند خیلی دچار مشکل نخواهید شد، برای مثال بنده به عنوان داور در جشنواره ی تئاتر دانشگاهی، جشنواره ی رویش و چند جشنواره ی دیگه انجام وظیفه کردم، در آن  جشنواره ها سطح کارها مشخص و معلوم است ، یعنی حدود ۲۰ درصد آثار ، بسیار ضعیف، ۲۰ درصد خوب یا قوی و ۶۰ درصد متوسط هستند، این نشان می دهد که یک جور نرم، یا وضعیت نرمال در آثار وجود داره یعنی می شود به بیان دوستان اهل آمار ، به یک نمودار زنگوله ای رسید و این  نمودار نشان  می دهد که شرکت کنندگان درباره ی نمایشنامه نویسی درآن  جشنواره ، تصور عمومی مشخص دارند که باعث می شود بیشتر آثار در محدوده ی متوسط قرار بگیرند ،سطح آثار جشنواره ی «نقش قلم» بیانگر این است که فرستندگان آثار (یعنی جامعه ی هدف ما ) اساسا تصور مشخصی از نمایش رادیویی ندارند و این کاری است  که ما باید انجام بدهیم، یعنی در رادیو نُرم و شکل مشخصی از نمایش رادیویی را به عنوان الگو یا نمایش «بدنه» به مخاطب عرضه کنیم، این باعث می شود که در دانشگاهها هم این روال ادامه پیدا کند، یعنی چه دانشجویان چه غیر دانشجویان نوعی از نمایشنامه را به عنوان نمایشنامه ی الگوی رادیویی بشناسند که به معنی کور کردن خلاقیتها نیست بلکه به معنی نشان دادن یک بدنه ی اصلی است ، ما تا وقتی سنت مشخص نداشته باشیم نمی توانیم از نوآوری حرف بزنیم، نوآوری ادامه ی منطقی  سنت است، سطح آثار جشنواره هایی مثل «نقش قلم» نشان می دهد سنت نمایش رادیویی نویسی در ایران دچار اختلال شده است.

امینی در پاسخ به این سوال که آیا چشم انداز خوبی برای این مسابقه می بیند گفت؟ بله صد در صد، واقعیت این است که این مسابقه و امثال این مسابقه می توانند پویایی و شور در نمایش نامه نویسی رادیویی ایجاد کنند و البته که استعدادها را کشف کنند، به شرطی که به ورطه ی اداری شدن نیفتند، یعنی  به جشنواره های فرمایشی و رفع تکلیفی بدل نشوند.

 

وی در ادامه تأکید کرد : استاندارد برگزاری از همه چیز مهم تر است، استاندارد برگزاری یعنی چه؟ یعنی سازوکاری که بتواند همسان سازی کند، همسان سازی در یک مسابقه به معنی کور کردن استعدادها و تک صدایی شدن مسابقه نیست، همسان سازی یعنی رسیدن به آن سنتی که عرض کردم، به نظر بنده اساسا آن سنت مهم ترین مهره ی گم شده ی نمایش رادیویی است، یعنی مخاطب ما به علت مواجه شدن با تعداد زیادی از متون که هر کدام سبک و سیاق و شیوه های مختلفی را دنبال می کنند دچار سردرگمی می شود و نمی داند مفهوم نمایش رادیویی چیست، اجازه دهید برای روشن شدن موضوع مثالی بزنم : مخاطب به خاطر سابقه ی ذهنی و سازو کارهای فرهنگی، نوع خاصی از فیلم را به عنوان فیلم سینمایی بلند ارزیابی می کند، این نوع خاص فیلم دارای روشهای زیبایی شناختی مشخصی است، مثلا در زمانه ی ما مخاطب، نظام زیبایی شناختی واقع نما با استفاده از سیر زمان روایت خطی و الگوهای قصه گویی اجتماعی معاصر و پایان مبهم یا غم انگیز را به عنوان فیلم در نظر می گیرد، در سالهای قبل از انقلاب –فارغ از ارزشگذاری- مخاطب فیلمهای معروف به فیلم فارسی را به عنوان فیلم می شناخت: نظام زیباشناختی تیپیکال، بازنمایی تقلیدی، الگوهای قصه گویی مبتنی بر کهن الگوها وتاکید بر پایان خوش و سریالهای امروز الگوی آقازاده و دل را پی میگیرند، برای مخاطب امروز اساسا آرایشگاه زیبا و نظام بصری و دراماتیک اش سریال نیست!  هر کدام از این سیاقهای زیباشناسی منتج از یک سیاست کلان است، اما نکته ی مهم این است که ما در رادیو این سیاست کلان درباره ی زیبایی شناسی را نداریم نمایش رادیویی بدنه نداریم و مخاطب ما به خاطر نبودن این بدنه ی مشخص گیج و سردرگم خواهد شد ، وقتی هم میخواهد که نمایش رادیویی بنویسد نمیداند کدام نظام و سازو کار را باید به کار بگیرد ، آنچه که در دانشکده می آموزد کلا ربطی به نمایشهای در حال پخش از رادیو ندارد و آنچه پخش می شود هم از نظام مشخصی برخوردار نیست که بخواهد از آن پیروی کند!

 

وی افزود: شاید بخشی از این معضل به ساختار مدیریتی مربوط باشد: مدیران مختلف سلایق مختلف دارند و هر کدام به نوعی از نمایشها اهمیت میدهند! پس به نظر میرسد برای بهتر شدن اوضاع باید به یک نظامنامه ی زیبایی شناسی(و نه نظام نامه ی محتوایی ) فکر کرد.

امینی درباره تفاوت نسل جدید نمایشنامه نویسان قدیم و جدیدرادیویی گفت:باید اول «نسل جدید » را تعریف کرد:اینکه منظور از نسل جدید صرفا کسانی است که به رادیو می آیند که بنویسند ؟ نسل جدید به نظر نسلی است که به رادیو در مفهوم سنتی دل نبسته است و نسبت به آن خوش بین نیست! چرا که در زمانه ی معاصر با تکثر شدید رسانه های عمومی اصلا مفهوم رادیو جابه جا شده است! نمیخواهم وارد بحث حیات یا ممات رادیو در زمانه ی حاضر بشم اما یک نکته مسلم است، تعداد زیادی پادکست و تولیدات صوتی خصوصی وجود داره که در رسانه های مختلف اینترنتی و غیره پخش می شوند، کیفیت این آثار به شدت پایین است چون اساسا درکی از نمایش صوتی ندارند، اما واقعیت این است که این آثار سلیقه ی آینده ی مخاطب را تعریف می کنند و من از روزی میترسم که مخاطب، نمایش خوب و سالم رادیویی را حتی به عنوان یک اثر سالم نپذیرد چون سلیقه اش به واسطه ی این آشفته بازار تغییر کرده است !…..بگذریم، نسل جدید به نظرم پر انگیزه و خوش ذوق اما سرگشته اند، بر خلاف نسلهای قبل که هرچه نداشتند اما معلم خوب داشتند ، امروز هم معلم خوب هست ولی دلزدگی ها و نارحتی ها جلوی ارتباط را می گیرد.

 

داور مسابقه « نقش قلم» در پایان گفت : تربیت نویسنده یک رفتار یک طرفه نیست، یک فرایند چند بعدی و زمان بر است ، در وهله ی اول به سیاست کلان زیبایی شناختی احتیاج دارد و بعد به معلم ، بعد به سازوکارهایی احتیاج است که ارتباط معلم و شاگرد را به عنوان یک ارتباط ارگانیک پیش ببرد نه یک ارتباط یک طرفه ، به این معنی که هم معلم به تدریس احتیاج احساس کند، هم شاگرد به تعلم، و از همه مهم تر تربیت نویسنده به فضایی احتیاج دارد که نویسنده را به عنوان یک شخصیت فرهنگی بپذیرد ، ما متاسفانه گاهی به نویسنده به عنوان یک ابژه ی تولید کالای فرهنگی نگاه میکنیم ، تا وقتی این نگاه وجود داشته باشد، نویسنده ای تربیت نخواهد شد.

به اشتراک بگذارید

*

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.