Thursday, 2 May , 2024
امروز : پنج شنبه, ۱۳ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 24 شوال 1445
شناسه خبر : 6489
  پرینتخانه » اخبار تاریخ انتشار : 02 مرداد 1397 - 18:33 |

به دنیا خوش اومدی مرد «دیدنی‌ها»

به دنیا خوش اومدی مرد «دیدنی‌ها»

امروز دوم مرداد ماه زادروز یکی از صاحبان صدای دوبله، جلال مقامی است، او که صدا و چهره‌اش برای همه‌ی ما یادآور فیلم‌ها و سریال‌های جذاب و برنامه‌ی خاطره‌انگیز «دیدنی‌ها» ست، او یادآوری می‌کند در «دیدنی‌ها» با چشمانش با مردم حرف می‌زد.

جلال مقامی متولد سال ۱۳۲۰ از گویندگان، مدیردوبلاژان، بازیگران و مجریان قدیمی تلویزیون است. این صاحب صدای ماندگار در سالروز ۷۷ سالگی خود به ایسنا می‌گوید: زندگی فراز و نشیب دارد، هم زشتی هم تلخی و هم شیرینی. این برای همه است و من جدای از بقیه نیستم. در زندگی هرکسی خوشی و سلامتی و درد و رنج هست.

از مشهورترین آثار مقامی می‌توان به گویندگی‌اش در آثاری چون «لورنس عربستان به جای عمرشریف»، «شکوه علفزار»، «ارتش سری»، «پوآرو»، «شرلوک هلمز»، «هشدار برای کبری ۱۱ به جای سمیر» اشاره کرد.

جلال مقامی-هنرصدا

***در «دیدنی‌ها» نگران دوربین نبودم

مقامی پیش از این درباره‌ی برنامه‌ی «دیدنی‌ها» به ایسنا گفته بود: نسل جدید ما الان دیگر با برنامه‌ای مثل «دیدنی‌ها» ارتباطی ندارند ولی تعجب می‌کنم که وقتی گاهی بخش‌هایی از برنامه در شبکه نسیم پخش می‌شود، نسل جوان هم هنوز به من می‌گویند چه برنامه جالبی بود. نسل گذشته هم می‌گویند «دیدنی‌ها» برایمان تداعی‌کننده دوران جوانی‌مان بود که با آن برنامه روزهایمان و زندگی‌مان را گذراندیم. آن زمان وقتی به من پیشنهاد شد که مجری «دیدنی‌ها» شوم فقط دو شبکه داشتیم. خیلی سال قبل شبکه دو این برنامه را پخش می‌کرد که به یاد دارم ساختمان شبکه دو در خیابان الوند و میدان آرژانتین بود که آن زمان آنجا تپه و خیابان‌های خاکی بود و من در آنجا سریال «شب‌های آنجلس» را بازی می‌کردم. «شب‌های آنجلس» پنج‌شنبه شب‌ها پخش می‌شد و به طور زنده هم به پخش می‌رسید، بنابراین تجربه اجرای برنامه زنده را داشتم، بنابراین خیلی از دوربین نگران نبودم.

مجری برنامه «دیدنی‌ها» در این باره گفته بود: تلاشم برای اولین بار که مقابل دوربین رفتم این بود که به خدا می‌گفتم طوری نشود که از فردای روزی که مشهور شدم بخواهم بادی به غبغب بیندازم. من در «دیدنی‌ها» با چشمانم با مردم حرف می‌زدم. به یاد دارم آن زمان که برنامه دیدنی‌ها به روی آنتن می‌رفت یک بانوی بزرگی که اهل ادب هم بود و اکنون اجازه ندارم اسمی از او ببرم همیشه به من می‌گفت مقامی تو آنقدر در چشمانت صداقت و صمیمیت داری که آدم حس می‌کند در خانه‌ها محرم هستی. آن زمان که برنامه «دیدنی‌ها» پخش می‌شد به دلیل اینکه در شرایط جنگی به روی آنتن می‌رفت و بخش عمده‌ای از برنامه‌های تلویزیون در زمینه جبهه بود، لازم بود این یک ساعت پخش شود تا روحیه مردم عوض شود. «دیدنی‌ها» واقعا آن زمان جایگاه دیگری داشت و مردم با دیدن آن نفس می‌کشیدند تا فقط مساله جنگ در تلویزیون مطرح نباشد و مردم بتوانند یک ساعتی هم استراحت کنند.

 

***حسرت گذشته را نمی‌خورم

او با یادآوری خاطرات گذشته‌ سپس گفته بود: حسرت گذشته‌ها را نمی‌خورم، مثلا چه کار باید می‌کردم که نکردم؟ قسمتم این بود که وارد این حرفه شوم، در حالی که اوایل، کار در سینما را دوست داشتم. من علاقه‌ی زیادی به کارگردانی داشتم ولی وارد کار دوبله شدم و خوشبختانه تا به حال هم، همه کارهایم را انجام دادم. به یاد دارم چندین سال گذشته یک بزرگداشت دربنیاد فارابی برایمان گرفتند که حامد بهداد هم در آنجا حضور داشت. وقتی در آن لحظه کلیپ مرا نشان دادند، حامد بهداد به سوی من آمد و گفت آقای مقامی شما به جای این هم هنرپیشه حرف زده بودید! که من در پاسخ به او گفتم تازه این بخشی از هنرپیشه‌هایی بود که من حرف زده بودم. از برنامه‌های رادیویی که در آنها حضور داشتم می‌توان به «کتیبه‌ها»، ‌ «رنگین کمان»، ‌ «گفته‌ها و ناگفته‌ها»، «عصر بخیر تهران» و… اشاره کرد که خوشبختانه همه برنامه‌های موفق بودند. حالا برگردم به گذشته و حسرت چه را بخورم؟ تقریبا اکثر فیلم‌هایی که حرف زدم را در خانه‌ام دارم، وقتی می‌بینم یاد گذشته‌ها می‌کنم و می‌گویم در فلان فیلم ۲۵ سال داشتم و همین مرور گذشته‌ها مرا به دوران جوانی می‌برد.

مقامی اظهار کرده بود: روزها می‌گذرد و نباید حسرتش را خورد. اگر در گذشته آدمی کار مثبتی انجام نداده باشی، آن وقت بله، باید حسرت خورد ولی وقتی من کارهایم را در حد توان و استعدادم انجام دادم دیگر حسرتی نمی‌ماند؛ البته دلتنگی چیز دیگری است که نمی‌توان آنرا نادیده گرفت. به عنوان مثال سینماهایی که در گذشته بودند و حالا دیگر اثری از آنها نیست، این اتفاقات حسرت دارد. بعضی سینماهای قدیمی از بین رفتند. هنوز هم وقتی از کنار محل آنها رد می‌شوم یاد آن روزهایی می افتم که پلاکارت سینما بالا بود و من جای آرتیست‌های اول فیلم در سن جوانی حرف می‌زدم. گاهی با خودم می‌گویم ای وای یعنی می‌شود جوانی‌ام برگردد؟ ولی وقتی می‌بینم نمی‌شود احساس تاسف و دلتنگی می‌کنم.

منبع: ایسنا

به اشتراک بگذارید

*

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.