به گزارش هنرصدا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سیما؛ شهره سلطانی در پاسخ به سؤال ندا غفاری (مجری برنامه) درخصوص سنت‌هایی همچون سفره هفت‌سین و نوروز گفت: طبق سنت رسمی و قدیمی ایرانیان، من هرسال سفره هفت‌سین پهن می‌کنم و از بین اجزای این سفره، “سبزه” را دوست دارم چون برایم یادآور طبیعت است. همچنین از میان سنت‌های نوروز، “دید و بازدید” و “عیدی دادن و عیدی گرفتن” را دوست دارم چون کار ما به گونه‌ای است که مشغله کاری‌مان زیاد است و ایام نوروز فرصت بسیار خوبی برای دید و بازدید است؛ در مورد عیدی، من در سن پنج سال و نیم، خاله شدم و در هفت سالگی، عمه شدم و از همان موقع با اینکه سن‌ام کم بود ولی بزرگتر خواهرزاده و برادرزاده شدم. در نتیجه به افراد کوچکتر از خودم، عیدی می‌دهم و بخاطر سنت خوب هدیه دادن، به بزرگترها هم به مناسبت نوروز، هدیه می‌دهم ولی از سنتی که باید انجام شود و زیاد خوشم نمی‌آید “خانه تکانی” است.

شهره سلطانی در پاسخ به سؤال ندا غفاری درخصوص اینکه ایشان در نزد مردم بیشتر به عنوان بازیگر شناخته شده‌اند، در حالیکه در زمینه‌های موسیقی و کارگردانی هم فعالیت دارند، گفت: من در هنرستان موسیقی درس خواندم و در دانشگاه هم موسیقی خواندم. حتی زمانی که در هنرستان، ساز می‌نواختم، در تئاتر هم ایفای نقش می‌کردم اما معرفی من به جامعه و مردم، با حرفه بازیگری بود و به همین دلیل مرا بیشتر در کسوت بازیگر می‌شناسند. وی افزود: من کارگردانی در زمینه تئاتر را در سال ۷۵ با تئاتری به نام “شعبده‌بازی و طلسم” آغاز کردم که اتفاقاً تئاتر برگزیده فجر شد و با اینکه حرفه کارگردانی انجام داده‌ام ولی خودم را کارگردان نمی‌دانم و دغدغه‌ام، کارگردانی نیست؛ فقط دوست دارم آن را تجربه کنم و بیشتر خودم را موسیقی‌دان و بازیگر می‌دانم.

یکی از سؤالات ندا غفاری از شهره سلطانی در خصوص برطرف شدن بیماری سختی‌ که پشت سر گذاشتند و دخیل بودن دعای خیر مردم در این زمینه، بود. این هنرمند خیر گفت: مسلماً دعای خیر مردم و انرژی‌های مثبتی که به سمت من هدایت شد، در برطرف شدن بیماری‌ام بی‌تأثیر نبوده، این بیماری برای من همچون تلنگری در زندگی بود. وی خاطرنشان کرد: من در حد توانم سعی می‌کنم به اطرافیانی که می‌دانم مشکل دارند، کمک کنم چون اصالتاً انسان بی‌تفاوتی نیستم و از کنار تلخی‌هایی که می‌بینم، نمی‌توانم به راحتی گذر کنم ولی مشکل اینجاست که برخی مردم، از هنرمندان “ابرقدرت” می‌سازند. ابرقدرت‌هایی که هر مشکلی را می‌توانند حل کنند در حالیکه اینچنین نیست.

ندا غفاری درخصوص زندگی شخصی این هنرمند، سؤالاتی پرسید که بازیگر سریال گرگ و میش در این باره گفت: من در زندگی شخصی‌ام خوشبختم چون به نظرم یکی از ویژگیهای خانواده ایده‌آل، یار و همراه بودن اعضای خانواده با یکدیگر است. من و همسرم با هم دوستیم و برای هر کداممان مشکلی پیش بیاید با تعامل و حرف زدن، آن مشکل را برطرف می‌کنیم. “همسرم در زندگی، یار و یاور و همراه من است.”

وی در پاسخ به سؤال مجری برنامه درخصوص تعریفی از خانواده و ارائه الگویی برای زندگی زوج‌های جوان برای ادامه زندگی‌شان، گفت: اعضای خانواده باید بالأخص در صورت بروز مشکل با هم حرف بزنند، صحبت کنند، پشت هم باشند و به همدیگر انگیزه و امید بدهند. در مورد ارائه الگو هم باید متذکر شوم اگر می‌گویم با همسرم مثل دو دوست هستیم، به منزله مشکل نداشتن نیست، شاید با هم اختلاف نظر داشته باشیم ولی با صحبت کردن، به یک نتیجه واحد می‌رسیم. ضمن اینکه در زندگی، “صداقت داشتن” خیلی مهم است. اینکه دروغ نگوییم و قدردان هم باشیم، اگر حرکت مثبتی در جریان زندگی‌مان رخ داد، زبان تشکر و یا تحسین نفر مقابلمان را داشته باشیم و در زمانهای خاص زندگی به همدیگر بگوییم “ممنون که کنارم هستی” من اینگونه هستم و همسرم هم همینطور در نتیجه زندگی به خوبی و خوشی پیش می‌رود.

خانم بازیگر در پاسخ به سؤال “نوروز ایده‌آل چگونه نوروزی است؟” گفت: نوروز ایده‌آل حتماً نوروزی نیست که پول هزینه کنیم و به سفر برویم. سفر خیلی خوب است چون به نظرم همراه با تجربه است ولی همینکه اعضای خانواده کنار هم باشند و زیستن را تجربه کنند، ایده‌آل‌ترین نوروز است. به عنوان مثال من اگر به پارک نزدیک محل سکونتم بروم، برایم کافی است چون طبیعت را دوست دارم و همینکه از خلوت خودم دور شوم، برایم کفایت می‌کند. اگر دل انسان، خوش باشد و فرصتی برای بازنگری کارهایی که تاکنون انجام داده و مروری بر رفتار و اعمال خودش داشته باشد، این نوروز یک “نوروز ایده‌آل” است.

طبق روال برنامه‌های پیشین، چند تصویر نمایش داده شد که مهمان برنامه، نظر خودش را در خصوص عکسها بیان کرد. وی درخصوص “رادیو” گفت: وقتی کوچک بودم رادیو را خیلی دوست داشتم و علاقه‌ام به رادیو، انگیزه‌ام برای رفتن به سمت موسیقی و نمایش بود چون قطعات نمایشی مثل “صبح جمعه با شما” و موسیقی‌ها را گوش می‌کردم و همه اینها باعث علاقه من به هنر شد. کلاً وسایل قدیمی را دوست دارم و از این دست یادگاری‌ها زیاد دارم.

وی پس از نمایش “عکس دوران کودکی خودش” گفت: پدرم، ارتشی بودند و برای همین هرکدام از بچه‌ها در یک شهر متولد شدند. من هم متولد بجنورد هستم و این عکس را با لباس کرمانجی از من گرفتند. من در دوران کودکی، خوش اخلاق نبودم و در این عکس هم اخم کرده‌ام.

تصویر بعدی هم به “مادر” این هنرمند اختصاص داشت. وی این عکس را با نام “مادر قشنگم” یاد کرد و گفت مادر من قلب قشنگ و بزرگی دارند و همه همکاران من، مادرم را دوست دارند. او خیلی خوش قلب است و با اینکه سن‌شان بالاست اما ارتباط خوبی با اطرافیان دارند. ایشان کتاب‌خوان هستند و گاهی به من ایراد می‌گیرند که “هنوز فلان کتاب را نخوانده‌ای؟”

مجری برنامه ضمن آرزوی سلامتی برای مادر این بانوی هنرمند، گفت: پس به اولین شخصی که در هنگام سال تحویل زنگ می‌زنید، مادرتان هستند؟ شهره سلطانی گفت: مادرم بدلیل بالا رفتن سن‌شان و اینکه درست نیست تنها زندگی کنند، الان ده سال است با من زندگی می‌کنند.

شهره سلطانی بعنوان صحبت پایانی خود در برنامه، گفت: اسم برنامه‌‌تان که “احوالپرسی” است، خیلی زیباست. این اسم به ما یادآوری می‌کند احوال همدیگر را بپرسیم و چقدر خوب است با کاهش همه‌گیری کرونا، کم‌کم احوالپرسی‌ها حضوری شود و از حالت پیامکی و … درآید. من به نوبه خودم دوست دارم بیش از آنکه پیامک دهم، تماس تلفنی بگیرم تا لااقل صدای نفر مقابل را بشنوم چون به نظرم شنیدن صدای اطرافیانمان، حال و احوالمان را بهتر می‌کند.

و کلام آخر اینکه من در لحظه لحظه زندگی‌ام، حواسم به مردم هست و اگر در فیلم یا سریالی بازی می‌کنم، به عشق مردم است و به اعتقاد من، “هنرمند متعلق به مردم می‌باشد.”